سنگ تراش سنگ بتراش
تا بماند عشق یار و دلداری دل
راست می گفت
دلی پر غم دارم
خنده روی لب را
از سوی هجران دارم
صدا بزن اسم منو
از غربت بی کسی هام
نگو که احساس منو
ساده گذاشتی زیر پات
******
شاید در همین نقطه
پرنده ای
چنگ میزند بر آب
با بالهایی خسته
همه دنیا گشته
چه می توان گفت دیگر
چون شعرم رفته
-----------
با عرض پوزش شعری که نوشتم پاک شد
به علت مشکلات اینترنت
دیده برون آر که از دل یارا
جانم به تنم سوخت و دلدار نیامد
من مدعی دل در این جام شدم
دیده به لب آمد دلدار شدم
*******
به نظر شما این شعر چطور است
تکراری
اگه از کسی شنیدید حتمان بگید
راستی دوستان از این که به این بنده نظر می دهید کمال تشکر را دارم
لطفآ در صورتی که وبلاگ یا ایمیل دارید آن را در قسمت نظر ها درج تا در اصرع
وقت از شرمندگی شما در بیائیم قربان شما فین فینی