شب یلدا
یک هندونه
یک حوض
پر آب
یک چشم به در
مادر بزرگ
کنار حوض
چشم انتظار
یک تق تق
من در گیر خودت کن
تا جهانم زیرورو شه
___________________
نظرات خودتان را بگوئید
سکوت می کند خورشید تابان
در میان ابر های پر تلاتم
چون که داند که فردا
دگر باره طلوع خواهد کرد
خیلی ها فکر می کنن که عاشقی جمله دوست دارم
هر کسی رو که می بینن که آب رنگ داره
می گن اون خودش اون یارم دلدارم
نور ماه تارم
(رضا صادقی)
سنگ تراش سنگ بتراش
تا بماند عشق یار و دلداری دل
راست می گفت
دلی پر غم دارم
خنده روی لب را
از سوی هجران دارم
صدا بزن اسم منو
از غربت بی کسی هام
نگو که احساس منو
ساده گذاشتی زیر پات
******
شاید در همین نقطه
پرنده ای
چنگ میزند بر آب
با بالهایی خسته
همه دنیا گشته
چه می توان گفت دیگر
چون شعرم رفته
-----------
با عرض پوزش شعری که نوشتم پاک شد
به علت مشکلات اینترنت
دیده برون آر که از دل یارا
جانم به تنم سوخت و دلدار نیامد
من مدعی دل در این جام شدم
دیده به لب آمد دلدار شدم
*******
به نظر شما این شعر چطور است
تکراری
اگه از کسی شنیدید حتمان بگید
راستی دوستان از این که به این بنده نظر می دهید کمال تشکر را دارم
لطفآ در صورتی که وبلاگ یا ایمیل دارید آن را در قسمت نظر ها درج تا در اصرع
وقت از شرمندگی شما در بیائیم قربان شما فین فینی
دیشب که دوباره باز از آن کوچه گذشتم
تو نبودی و من تنها ترین ستاره در آسمون
با خود رازها گفتم
نبودی که ببینی چگونه سوختم و نابود گشتم
خسته تر از کوچه های تنهایی
راه ها بن بست
خیال رفتن هم نیست
هر شب چو در خواب می دیدمت
خوشبخت ترین ها بودم
ولی حالا نیستی
که ببینی من تنها ترینم
ای تک ستاره خیالاتم
ای زیبا روی زندگی
باز هم به ما سر بزن